کی و کجا وعده ی دیدار ما
16 خرداد 1395 توسط نیکی جوان
روزی خانمی از جایی عبور می کرد در حال رفتن در چاهی افتاد در ان چاه که افتاد از حضرت کمک خواست گفت اگر کمک کردی برای حسینت تا اخر عمر نوکری میکنم بعد دید زنی با قد قامت بالا وارد شد و کاسه ی شیری به او نوشاند .وپلی برای او قرار داد و خانم بالا رفت و خانمی که بر او وارد شد نا پدید شد و زن فهمید که بود و در حالی که به :کربلارفت به شهادت رسید به طوری که کسی نفهمید چطور بعد ها فهمیدنبر هثر گریی زیاد بود .وچقد خوب است ما هم اینجور باشیم .
زنی خدمت حضرت صدیقه(س) رسید سوالی کرد . جواب شنید تا ده سوال .خجالت کشید عرض کرد بر شما مشیقت نباشد فرمود :اگر کسی اجیر شود که باری را به سطحی ببرد صد دینار ایا بر او سنگین است ؟ عرض کرد نه ! فرمود : من اجیر شده ام برای هر مسئله به بیشتر از ما بین زمین عرش که از لولو پر شود.